غلامرضا تازیکی که روزهای هفتادوچهارسالگیاش را سپری میکند، یکی از اهالی ادیب محله شیرودی است. او میگوید: از همان ابتدا عاشق اشعار کلاسیک بودم. همچنین بیشتر به سرودن اشعار اجتماعی علاقهمندم.
قبل ازسال ۱۳۳۵، کاربری اراضی این محله، زمینهای کشاورزی بود. با ساختوساز خانههای سازمانی ژاندارمری وقت، مردم در این محله سکونت پیدا کردند. تراکم جمعیت دراین محله سه برابرمیانگین شهرمشهد است. وجود دو بوستان ریحان و غدیر در محله، زمان دسترسی به فضای سبز را کاهش داده است. مسجد رضویه و بنای مذهبی جامعهالحسین و مسجد حضرت ابوالفضل و... از مکانهای مذهبی شاخص محله است.

خزیدن زیر پوست «پوپول»، دنیای تازه سودابه نیکنیا، دختر صداپیشه محله شیرودی است. نخبهای که با وجود مدرک کارشناسیارشد رشته بیوشیمی سراغ صداپیشگی عروسک رفته است.
قبل از انقلاب کوی ژاندارمری، محل سکونت نیروهای ژاندارمری بود؛ محلی در محدوده محله شیرودی امروزی. آن دسته از نیروهای درجهدار ژاندارمری که خانهای نداشتند میتوانستند چندسالی در این خانهها زندگی کنند.
محمد دریادل چهره هفتادوچهارساله و پیشکسوت قرآنی محله شیرودی است. در نوجوانی در حضور آیتالله خامنهای قرآن میخواند. آن روز رهبر انقلاب رو به دریادل میگوید: «دل را به دریا بزن، دریادل.»
حاجآقا کوثری از قدیمیهای محله شیرودی است که از حدود ۵۰ سال پیش به این محل آمده است. میگوید وقتی به این محل آمده محوطه اطراف خانهاش، سراسر باغهایی بود با دیوارهای ممتد کاهگلی.
کشتارگاه قدیم مشهد تا سال۱۳۷۲ در تقاطع شهیدشیرودی و شهیدرستمی فعلی برپا بود. عباس کارگرنژاد آن زمان کافه کنار کشتارگاه را میگرداند. او میگوید: سلاخها مشتریان همیشگی کافه چسبیده به کشتارگاه بودند.
وحیدرضا وطنی، از پاسدارانی است که در یکی از عملیاتهای درگیری با عبدالمالک ریگی در زاهدان به شهادت میرسد. او به منظومکردن خاطراتش پرداخت و در همین راستا حین تمرین، ماموریت یا آموزش خاطرات را در قالب شعر مینوشت.